
گاهی نمی شود!
‘’گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشودگاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود’’اما اگر بشود چه؟سؤال جالبیست، نه؟چقدر «اما» و «اگر» در این پرسش استچقدر «شاید»چقدر «احتمالن»اما
‘’گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشودگاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود’’اما اگر بشود چه؟سؤال جالبیست، نه؟چقدر «اما» و «اگر» در این پرسش استچقدر «شاید»چقدر «احتمالن»اما
در روانکاوی وقتی از مادر صحبت میکنیم، انگار از ابتدای تاریخ میگوییم. همهچیز از آنجایی شروع میشود که مادری قصد باردار شدن میکند. اینکه او با چه آرزویی فرزندش
از لذتهایی که منتهی به درد میشود سخن گفتیم که بسیاری از ما مبتلا به ژوئیسانسهای مختلف در زندگی هستیم، غذای زیاد میخوریم و بعد
هرکس را معلمیست که در ورای «من» میآموزد من معلمی میخواهم اصیل که به من نیاموزد آنچه را خود میداند صبوری کند من را به
واقعیت دربرگیرندهی واقعیت نیست نامیدن اسم تو درواقع ننامیدن بود وقتی که زیاد اذیت میشدی بیشتر از همیشه لبخند نثارشان میکردی، رنج نمیبردی!! تقرب به
اگر از ما سؤال کنند و به ما حق انتخاب بدهند، کدام را انتخاب میکنیم؟لذت یا درد؟احتمالن لذت را.حالا بیایید کمی عمیقتر شویم.در نگاه نخست این دو مقوله [درد
از حقیقت جدا میشوم در دنیای واقعیتها هیچچیز حقیقی نیست اصلن واقعی هم نیست چه میخواهی از من؟ هرچه بخواهی تقدیمت میکنم فقط ب من
دیدید کسانی رو که همیشه تمایل دارند حرف خودشونو به کرسی بنشونن؟
در این پست درباره مفهوم گفتمان اربابی (master discourse) خواهید خواند
توضیح ویدئو:‘’ مارینا آبراموویچ هنرمند صربستانی، در سال ۲۰۱۰ در حین اجرای نمایش «یک دقیقه سکوت» که در آن مخاطبهای ناشناس میتونن به مدت یک دقیقه با این هنرمند ارتباط
دو شب پیش در جلسهای شرکت کردم که از طریق ویدئو کنفرانس به سخنان آقای Gérard Pommier و دکتر حسن مکارمی که زحمت ترجمه را هم میکشید،