«آن» پس از آنکه پدرش «آنتونی» با پرستار اخیرش دچار بحث و دعوا میشود، با او در آپارتمانش ملاقات میکند. او مبتلا به زوال عقل است و مرتباً رویدادهای مهم زندگی و مکان اشیاء مختلف که در آپارتمانش قرار دارد، از جمله ساعتش را فراموش میکند. او به «آن» میگوید که فکر میکند است پرستارش ساعتش را دزدیدهاست و اینکه هرگز آپارتمان خود را ترک نمیکند. «آن» به آنتونی میگوید که برای شروع زندگی با مردی به پاریس میرود، که باعث گیج شدن آنتونی میشود زیرا از زمان ازدواجش با جیمز هیچ مرد دیگری را در زندگی او به یاد نمیآورد. «آن» میگوید اگر او مدام از داشتن پرستار خودداری کند، مجبور میشود او را به خانه سالمندان منتقل کند.

افسردگی قابل درمان است
‘’چایی عسل لیمو بخور! ‘’ به محض اینکه سرما بخوریم، اطرافیان تجویز میکنند و ما هم از خودمان مراقبت میکنیم